به این دلایل نباید حقوق دیگران را بپرسیم؟ - سرمایه گذاری ایکیوسی

اما یک روز متوجه می شوید که یکی دیگر از سرپرستان بخش که نسبت به شما تنبل است و خیلی کمتر کوشش می نماید عایدی بیشتری نسبت به شما دارد. او از نظر عددی تنها 3 درصد مبلغ بیشتری نسبت به شما دریافت می نماید اما همین درصد کم تفاوت بسیار زیادی در حقوق سالیانه شما ایجاد می نماید. در چنین شرایطی مطمئنا اولین واکنشتان این است که موضوع را فراموش کنید و به این فکر می کنید که چقدر بابت کاری که انجام می دهید خرسند هستید و سعی می کنید شرایط را مثل قبل در ذهنتان مجسم نموده و بگویید که هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. اما واقعیت چنین نیست. دانستن این واقعیت روی فعالیت های کاری شما تأثیر خواهد گذاشت. ممکن است که همچنان برای رسیدن به جایگاه بهتر کوشش کنید اما مطمئنا نمی توانید همان مقدار انرژی را صرف انجام این کار کنید و این موضوع روی کارایی شما تأثیر خواهد گذاشت.

مقاله را با یک مثال دیگر ادامه می دهیم: احتمالا نام گروه موسیقی Eagles را شنیده اید. داستان جالبی در خصوص شکل گرفتن این گروه در سال 1994 روایت شده است. اعضای این گروه زمانی که دور هم جمع شده بودند با قدرت تمام به پیروزیت فکر می کردند. آن ها حتی شعار معروف یکی برای همه، همه برای یکی را اساس کار خود قرار داده بودند و حاضر بودند که در این راه از همه چیز خود بگذرند. تا اینکه گلن فری (Glenn Frey) تصمیم گرفت شرایط را عوض کند. او گفت: من دیگر نمی توانم در این شرایط ادامه بدهم، مگر اینکه من و دان هنلی (Don Henley) عایدی بیشتری نسبت به بقیه داشته باشیم. ما تنها افرادی هستیم که به مدت 14 سال تصمیمات عاقلانه برای گروه گرفته ایم و نام Eagles را در رادیو، تلویزیون و سالن های کنسرت زنده نگه داشته ایم. فری و هنلی در آن موقع چند آهنگ پرطرفدار ساخته بودند که در فهرست 10 آهنگ برتر جای گرفته بود درحالی که دیگر افراد گروه پیروزیت کمتری داشتند. بنابراین آن ها قرارداد تازهی نوشتند که همه اعضای گروه به جز دان فدلر (Don Fedler) از آن راضی بودند. با این حال فدلر نیز راضی شد که قرار تازه را امضا کند، بعد از این اتفاق آن ها یک آلبوم تازه منتشر کردند که بسیار پیروز بود و تمام بلیت های تور کنسرت جهانی آن به فروش رفت.

اما فدلر از شرایط پیش آمده در گروه راضی نبود. فری می گوید: فدلر هرگز نتوانست خودش را راضی کند. او هیچ موقع نتوانست مانند گذشته خرسند باشد. یک گروه موسیقی راک شبیه به یک گروه ورزشی است و جایی برای برقراری دموکراسی در آن نیست. در یک گروه ورزشی هم همه اعضای تیم همزمان توپ زیر پایشان نیست اما برای گل زدن باهم همکاری می نمایند. زمان سپری می شد و ناراحتی فدلر روزبه روز بیشتر می شد. او به عایدیی که داشت راضی نبود و همواره به این فکر می کرد که من چقدر عایدی دارم.

واقعیت این است زمانی که ما خودمان را با دیگران مقایسه می کنیم اتفاقات عجیبی در زندگیمان رخ می دهند. شما تا زمانی که از حقوق و مزایای دیگران خبر ندارید زندگی خوب و راحتی دارید اما زمانی که از این موضوع آگاه می شوید دیگر نمی توانید مانند گذشته شاد باشید. در چنین شرایطی عایدی شما تغییر نمی نماید، وظایف و مسئولیت هایتان تغییری نمی نمایند بلکه این خود شما هستید که تغییر می کنید و با دانستن یک موضوع کوچک نمی توانید مثل گذشته زندگی کنید.salary

چنین شرایطی در داستان گروه Eagles نیز صدق می نماید. شاید اگر هنلی و فری هم حقوقی مانند دیگر اعضای تیم درخواست می کردند شرایطشان خیلی بهتر می شد و احتمالا مجبور نمی شدند که همان مقدار پول اضافه را برای اتحاد دوباره گروه خرج نمایند. اما مقایسه و احساسات ناشی از آن تأثیر بدی روی فدلر گذاشت، عایدی زیاد و خوبی که داشت به چشمش نمی آمد زیرا در ذهنش مقدار آن به مقدار عایدی فری و هنلی زیاد نبود.

دانش و آگاهی داشتن چیز بدی نیست اما در این یک مورد باعث مقایسه کردن توانایی های فردی خودمان با دیگران شده و از آنجایی که همه ما حس رقابت کردن را در وجود خود داریم و می خواهیم از دیگران برتر باشیم درنتیجه این موضوع روی کیفیت زندگیمان تأثیر خواهد گذاشت. بنابراین هرگز سعی نکنید که از عایدی دوستان یا همکاران خود آگاه شوید و هر موقع موضوع بحث به این سمت کشیده شد سعی کنید موضوع را تغییر داده و یا در آن بحث شرکت نکنید تا زندگی آرام و شادتری داشته باشید.