از هر 667 ایرانی یک نفر نویسنده است
به گزارش سرمایه گذاری ایکیوسی، یکی از مرسوم ترین فعالیت ها در مطالعات مرتبط با صنعت نشر، سنجش سرانه مطالعه است.
فعالیتی که اغلب نتیجه ای اسفبار در پی دارد و همراه است با ناامیدی و غبن و حسرت. هر سال آمارها از سقوط فاجعه بار ساعت ها به دقیقه ها و آنگاه ثانیه ها حکایت نموده اند. در این میان، مسؤولان با ارائه طرح و برنامه هایی شعارزده و ناکارآمد و تزئینی خواسته اند اندازه مطالعه در جامعه را ارتقا دهند که خب نتایج نشان می دهد در این مقوله، مطلقا موفقیتی کسب ننموده اند. آنها وقتی دیده اند نتایج اجرای طرح های ناکارآمدشان، مطلوبیتی در پی نداشته، به اخلال در روش های اخذ آمار روی آورده اند. لابد خاطرتان هست که چند سال پیش، وقتی آمارها از خیز بلند سرانه مطالعه خبر می دادند و این در حالی بود که هیچ تغییر و تحولی را به عینه نمی شد در رفتار مطالعاتی مردم رصد کرد، لو رفت که مسؤولان، هرگونه مطالعه کاذبی را هم در سنجش سرانه محاسبه نموده اند؛ از خواندن نام تجاری خمیردندان اول صبح برای مسواک کردن دندان ها گرفته تا چشمی که مردم در طول روز ممکن است روی نوشته های بیلبوردهای تبلیغاتی چرخانده باشند و ... .
اینها را هم جزو دقایق مطالعه ما ایرانیان محاسبه نموده بودند تا به صورت نمایشی و دروغین، از بار سنگین فاجعه سرانه نزدیک به صفر مطالعه بکاهند. غافل از این که پاک کردن صورت مسائل، مسئله ای را مرتفع نمی کند بلکه از قضا چرک دمل را مخفی نگاه می دارد تا به باقی عضلات فرهنگ نحیف حمله ببرد و از کار بیندازدشان. امروز اما با سرانه مطالعه کاری نداریم؛ سرانه ای که به لطف کوشش های جانکاه مسؤولان مربوط، هیچ گاه ادوات لازم برای محاسبه و آنالیز اش را در اختیار نداشته ایم.
روز قلم است و به همین فراخور از آن سو به ماجرا نگاه نموده ایم؛ از سویی که نه به مطالعه، بلکه به فراوری متن برای مطالعه مربوط است. چقدر کتاب منتشر می کنیم؟ اگر بخواهیم ببینیم از جمعیت 84 میلیونی، چند نفر و چند درصد از مردم، در کار فراوری کتاب هستند، چه روش محاسباتی را باید در پیش بگیریم؟ می گویند اندازه انتشار کتاب از تعداد کتابخوان ها پیشی گرفته؛ تا چه حد می توان این گزاره را بر اساس آمار به تحلیل نشست؟
سال کرونا؛ هر 667 ایرانی، یک نویسنده و مترجم
تازه ترین آمار ماهانه ای که خانه کتاب و ادبیات ایران از کتاب های منتشرشده ارائه داده، مربوط به دی ماه سال گذشته بوده است. البته همواره کمی زمان برای محاسبه نهایی ضروری است و از این رو همواره تازه ترین آمار برای دو سه ماه پیش است. اما این بار شش ماه تاخیر در کار بوده است. بر این اساس، همه اعداد و ارقامی که در این گزارش به آنها استناد خواهیم کرد، تا دی ماه سال گذشته را مد نظر دارند. از سویی آمار ماهانه خانه کتاب در فروردین ماه سال گذشته ارائه نشده است، هم به دلیل تعطیلی نیمی از ماه در چاپخانه ها و دفاتر نشر و هم به دلیل تعطیلی کلی بابت شیوع ویروس کرونا. بنابراین ما برای این که در محاسبات مان به بازه ای 12 ماهه برسیم، از دی ماه 1398 تا دی ماه 1399 را به اسم بازه ای یک ساله در نظر گرفته ایم. بعلاوه برای مقایسه آمار با مدت مشابه پیش از آن به دی ماه 1397 تا آذرماه 1398 هم سری زده ایم.
از دی ماه 98 تا دی ماه 99، دقیقا 125هزار و 944 اسم کتاب ترجمه و تالیف برای اولین بار منتشر شده اند. یعنی با چاپ های مجدد کاری نداریم.
واپسین آمار جمعیتی در سال گذشته هم مربوط به اردیبهشت ماه است؛ چیزی حدود 83 میلیون و 500 هزار نفر. پیش بینی ها هم در آن موقع از این حکایت داشته که جمعیت تا سرانجام سال 99 یعنی بازه زمانی مد نظر ما به 84 میلیون نفر خواهد رسید. حالا اگر بنا بر جمعیت 84 میلیونی بخواهیم حساب کنیم از هر چند ایرانی یکی شان کتاب نوشته یا ترجمه نموده، به عدد 667 می رسیم. به لحاظ درصد هم می گردد چیزی حدود 0.01 درصد؛ یعنی در سال گذشته بسیار بسیار کمتر از یک درصد ایرانی ها نویسنده یا مترجم بوده اند. این را هم در نظر بگیرید که فرض می کنیم هر کتاب را یک نویسنده نوشته باشد. یعنی یک نویسنده چند اسم کتاب منتشر ننموده باشد و در عین حال یک کتاب را چند نویسنده ننوشته باشند.
سال پیش از کرونا؛ هر 756 ایرانی یک نویسنده و مترجم
همین محاسبه را اگر برای یک سال پیش از آن صورت دهیم به چه اعداد و ارقامی خواهیم رسید؟ برای دی ماه 1397 تا آذرماه 1398 هم آمار ماهانه انتشار کتاب ها را از خانه کتاب و ادبیات ایران می توان دریافت کرد. جالب است که در این بازه زمانی، 109هزار و 762 اسم کتاب تالیف و ترجمه شده است. دقت داشته باشید که این بازه پیش از اعلام رسمی شیوع ویروس کرونا در ایران است اما خلاف آنچه گمان می گردد کرونا بعضی مسیرها را مسدود نموده باشد، ظاهرا فرایند انتشار کتاب ها را چندان مختل ننموده است. حتما مصائبی با شیوع ویروس روبه روی ناشران و مولفان و مترجمان قرار گرفته است و نمی گردد انکارشان کرد اما دست کم در کمیت انتشار، افزایش آمار در 12 ماه بعدی که 11 ماه آن مصادف با شیوع کرونا بوده، چشمگیر بوده است.
بگذریم.
جمعیت را هم باید از کمی پیشتر محاسبه کنیم تا زمستان 1398، جمعیت حدود 83 میلیون نفر بوده است. حالا اگر نسبت 109هزار و 762 اسم کتاب را با این جمعیت محاسبه کنیم، می گردد هر 756 ایرانی یک نویسنده یا مترجم.
کار، کار قرنطینه است
خب با این اوصاف ظاهرا باید بگوییم کرونا ما را نویسنده نموده است! دست کم این طور به نظر می رسد که در سال کرونا، تعداد نویسنده ها ، مترجم ها و کتاب هایی که منتشر نموده اند، افزوده شده است. ممکن است کار، کار قرنطینه های گاه و بیگاه خانگی باشد. ایرانیان ظاهرا فرصت بیشتری داشته اند که چیزی بنویسند یا ترجمه نمایند.
شعر سال های کرونا
می گویند ما ملت شعر هستیم. می گویند همه مان به نوعی شاعریم. باوری عمومی بدون ارائه سند و مدرک و آمار هم مطرح است مبنی بر این که از هر پنج نفر، یک نفر به شعر و شاعری مشغول است. تا به امروز گزارشی مستدل و مبتنی بر آمار و ارقام در این باره منتشر نشده است اما اگر به آرشیو مجلات ادبی در دو سه دهه اخیر رجوع کنیم به گزارشی از مجله گردون در تیر 1372 در این رابطه برمی خوریم؛ گزارشی درباره رکورد جهانی فراوری شعر در ایران. در این گزارش آمده، می گویند 80 هزار ایرانی هر روز شعر می نویسند. این گزارش به گفته ای از محمدعلی اسلامی ندوشن هم اشاره نموده که چندی پیش از آن به رقم 18 هزار نفر شاعر رسیده بود. البته در این گزارش آمده تعداد کسانی که شعرهایشان را چاپ می نمایند، خیلی کمتر از این اعداد است و هم اشاره شده که رقم فراوری سالانه شعر در ایران هم 400 تا 500 هزار بیت است.
حالا آمار خانه کتاب و ادبیات ایران در رابطه با انتشار کتاب شعر در بازه زمانی یک سال گذشته به ما چه می گوید؟ البته آمار انتشار کتاب های شعر در ایران به صورت تفکیک شده منتشر نمی گردد. آماری که خانه کتاب و ادبیات به صورت ماهانه در اختیار قرار می دهد، کتاب های مرتبط با ادبیات را یک جا جمع می زند. از بازه زمانی دی 98 تا دی 99، 13 هزار و 313 کتاب تألیفی در موضوعات مختلف ادبیات منتشر شده است.
حالا اگر در نظر بگیریم همه این تعداد کتاب ادبیات، کتاب شعر باشند که حتما این طور نیست، این رقم اصلا چشمگیر نیست. دست کم با تاسی به چنین آماری، مطلقا نمی توان گفت ما ملت شعر هستیم.
از سوی دیگر، مقایسه این آمار با آمار سال منتهی به شروع شیوع ویروس کرونا در ایران نشان می دهد کرونا، شعر و شاعری را هم مانند بسیاری از چیزها از رونق انداخته است.
صابر محمدی - ادبیات و هنر / روزنامه خبرنگاران
منبع: جام جم آنلاین