رویابافی کودکی مرا نویسنده کرد، طنز و بازی ادبیات بچه ها را می سازد
به گزارش سرمایه گذاری ایکیوسی، سرویس استان های خبرنگاران: ژیلا طاهری عاشق بچه ها و دنیای بچه هاست و می گوید از نوشتن برای بچه ها لذت می برد، از رویابافی به نویسندگی رسیده و معتقد است: به قدری نوشتن را دوست داشتم که در کودکی همیشه رویابافی می کردم، هنوز هم دنیای بچه ها را خیلی دوست دارم و عاشق بچه ها و دنیای پاک آنها هستم.
سال هاست می نویسد و تا به امروز 50 تا 60 اثر داستانی خود را در مجلات مختلف منتشر نموده است، بر همین اساس گفت وگویی با این نویسنده کودک و نوجوان داشتم که در زیر می خوانید.
- چگونه وارد جهانی نوشتن و نویسندگی شدید؟
من از بچگی عاشق ورزش و انشا بودم و همواره انشاهایم برترین بود به طوری که علاوه بر خودم برای بقیه بچه ها هم من می نوشتم.
نوشتن های مکرر و علاقه ام باعث شد در کارگاه ها و جلسات نویسندگی از جمله جلسات قلمک حوزه هنری شرکت کنم.
بعد از شرکت در کارگاه ها و گذراندن دوره های آموزشی، آغاز به نوشتن برای بزرگسالان گرفتم اما دیدم نمی توانم با جهانی بزرگسالان ارتباط بگیرم، پس تصمیم گرفتم برای بچه ها بنویسم که برایم آرامش داشت و حس خوبی را برایم القا می کرد.
- سبکی که برای بچه ها می نویسید، چیست و چرا این شیوه نویسندگی را انتخاب نموده اید؟
با توجه به اینکه بچه های امروزی بیشتر فانتزی گرا هستند، من هم فانتزی می نویسم.
همانطور که همه می دانند بچه ها امروزی از هر خطی که روی دیوار کشیده می گردد یک جهانی فانتزی برای خود می سازند، آن را از جهانی رئال خارج می نمایند و با جهانی فانتزی زندگی می نمایند.
نسل امروز متفاوت از نسل های قبل بوده و بسیار خلاق و هوشمند است و این کار نویسنده ها را نیز سخت می نماید.
من معتقدم نویسنده باید روانشناسی کودک بداند، باید جهانی بچه ها را بشناسد و با محیط و جامعه شناسی امروز آشنا باشد.
- از آثار تولیدی خود بفرمایید؛ تا به امروز چند کتاب تالیف نموده اید؟
تا به امروز دو کتاب من چاپ شده است که یکی نوربابا و زورهای عجیب غریب است و دیگری کتابی است که 12 رشته ورزشی را به زبان طنز و داستان آموزشی بیان می نماید.
ما در هیچ جای جهان نداریم که رشته های ورزشی را بچه ها در دوران ابتدایی بشناسند که این کتاب به زبان داستانی این رشته ها را معرفی نموده است.
در این داستان طنزگونه رشته های ورزشی معرفی و آموزش داده شده که بچه ها می توانند با خواندن آن علاقمند شده و دنبال آن بروند.
بیش از 50 اثر در مجلات تخصصی بچه ها دارم و یک کتاب در مورد شهر همدان نیز دارم که به زودی منتشر خواهد شد.
- شنیدن قصه و قصه گویی خود عاملی برای نوشتن و نویسندگی است؛ شما از قصه گویی در کودکی چیزی به خاطر دارید و آیا به این مهم معتقد هستید؟
بله؛ کسی که باعث شد من با جهانی نویسندگی آشنا شوم پدرم بود، پدرم از خودش قصه های ساختگی زیادی می گفت و من هم با جان و دل گوش می کردم.
به نظرم آنچه باعث شد من در بزرگسالی در آن جهان باشم، شنیده های من در کودکی است.
- چرا بچه ها باید از کودکی با کتاب آشنا شوند؟
فرهنگ خانواده ها با هم فرق دارد، والدین باید نسبت به کتابخوان شدن فرزندشان حساس باشند زیرا وقتی وقت گذاشته و سعی در آشنایی بچه ها با کتاب دارند، اثرگذار شده اند.
امروزه بچه ها به کتاب دسترسی بیشتری دارند، در حالی که در گذشته به کتاب زیاد اهمیت داده نمی شد اما امروزه تعدد کتابخانه ها و کتابفروشی ها باعث شده به کتاب نزدیک تر باشند.
- چه کسانی در کتابخوان شدن بچه ها نقش دارند و قصه ها چگونه باید برای بچه ها روایت گردد؟
پدر و مادر اولین کسانی هستند که بچه در بدو تولد با آنها روبرو می گردد، پس کلنگ تربیتی بچه را والدین می زنند، بنابراین نقش تربیتی بچه ها با پدر و مادر است که اگر کتابخوان باشند یا نباشند هم تاثیرگذار خواهند بود.
قصه گویی مهارت خاصی دارد که باید راه و روش آن را بلد بود تا بتوان هدف و محتوا را به کودک انتقال دارد، مثلا مادر یا پدری که قصه می گوید باید زبان بدن را بلد باشد زیرا در قصه گویی حرف زدن و حتی نوع نگاه کردن هم فرق دارد و باید گویای یک مطلب باشد، بنابراین قصه گویی که بتواند اینها را رعایت کند بیشتر می تواند بچه ها را جذب کند.
امروزه مادران فعالی داریم که می توانند بچه را عاشق قصه نمایند تا بزرگ که شدند خود دنبال کتاب و داستان و روایت و قصه بروند.
این روزها با گذشته فرق می نماید، بچه ها با خانواده به کتابخانه می روند و از نزدیک کتاب ها را لمس می نمایند در حالی در گذشته اینگونه نبود و شاید اصلا کتاب به سختی بدست بچه ها می رسید.
- یک نویسنده کودک چگونه باید برای بچه ها بنویسد؟ و اصول نوشتن برای بچه ها چیست؟
زبان کودک باید بچه هاه، قابل فهم و قابل درک باشد، زبان کتاب های بچه ها باید متناسب با سن آنها باشد اما در عین حال بتواند کودک را رو به جلو حرکت داده و با او حرف بزند و در لایه های آن هدف اصلی نویسنده را هم پیاده کند.
بچه ها عاشق بازی و طنز هستند و نویسنده ای که بتواند با بازی و طنز لذت خواهی کودک را فراهم کند، می تواند به هدف اصلی خود در نوشتن کتاب برسد.
- کتاب ها تا چه می تواند به ارتقای سطح ادبی بچه ها یاری کند؟
اگر کتاب ها متناسب با ادبیات این مرز و بوم باشد، قطعا در افزایش سواد و اطلاعات بچه ها اثرگذار خواهد بود اما متاسفانه در بازار بیشتر کتب خارجی ترجمه شده وجود دارد و بچه ها نویسنده های خارجی را بیشتر از نویسنده های داخلی می شناسند.
گاهی به هر کتاب فروشی که می رویم، بیشتر کتاب های ترجمه شده خارجی دارند که بعضی هم فاقد محتوا هستند به طوری که آن کتاب ها فقط بخش لذت را به بچه داده اند و اینگونه پیروز شده اند.
ما نویسنده های متخصصی داریم که می توانند آینده کودک را تامین نمایند اما باید حمایت از کتاب بچه ها و قشر بچه ها باشد تا بچه ها کتاب های آنها را در قفسه ها ببینند.
- به عنوان سوال پایانی یک نویسنده کودک و نوجوان چه نکاتی را باید در ادبیات نوشتاری خود رعایت کند؟
نویسنده کودک احتیاجمند بکارگیری مهارت و خلاقیت در نوشتن است، کودک امروز فارغ از جهانی خود، احتیاج به یادگیری مسائلی است که بتواند او را به جهانی دیگری ببرد وگرنه کتاب خواندن برایش لذت بخش نبوده و نمی تواند او را به سمت کتاب بکشاند.
منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران